دوشنبه ۱۲ خرداد ۰۴

حسن دهلوی

شعر و ادبیات

امیر نجم‌الدین حسن بن علاء سجزی ملقب به «سعدی هندوستان» زادهٔ ۶۵۰–۶۴۹ ه. ق؛ و درگذشتهٔ ۷۳۸–۷۳۷ ه.ق. از عارفان و شاعران بزرگ پارسی‌گوی قرن هفتم و هشتم هجری قمری در هندوستان است.
امیر حسن اصالتاً سیستانی بوده و در هندوستان اقامت داشته‌است. وی کاتب شیخ نظام الدین اولیا و معاصر و دوست صمیمی امیر خسرو دهلوی، و مانند او شاعر دربار شاهان دهلی بود.

آثار
وی دیوانی شامل قصاید – غالباً در مدح سلطان علاءالدین خلجی – و غزلیات و قطعات و رباعیات و مثنوی – در مدح همین سلطان – دارد، ولی شهرتش بیشتر در غزل‌های شیرین و روان و پرحالی است که در آن همچون فخرالدین عراقی سبک سعدی را به سبک حافظ نزدیک کرده‌است. سبک امیر حسن در میان سبک عراقی و هندی است. به عقیدهٔ شبلی نعمانی «آن پایه از سوز و گداز و جوش و خروشی که در کلام او وجود دارد حتی در کشتهٔ محبت وی – امیر خسرو – هم یافت نمی‌شود».

آثار او تاکنون دو بار و با دو تصحیح متفاوت در جامعهٔ فارسی‌زبان به چاپ رسیده‌است:
حسن دهلوی: دیوان، مصحح: لاله سلامت شایوا، تاجیکستان/دوشنبه: انتشارات عرفان، ۱۳۶۹.
دیوان حسن دهلوی (سدهٔ هفتم و هشتم)، به کوشش: احمد بهشتی شیرازی و حمیدرضا قلیچ‌خانی، ایران/تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳.

در زمینهٔ تصوف نیز اثری دارد:
سالهٔ مخ‌المعانی، به کوشش: آذرمیدخت صفوی، هند/علیگر: دانشگاه اسلامی علیگر، انستیتوی تحقیقات فارسی، انتشارات، ۱۳۸۶.

هرگز دلم به درد تو از کس دوا نخواست
مشتاق تو به هیچ جمالی نظر نکرد
بر ما دلت نسوخت ندانم چرا نسوخت
بسیار خواستم که نهم سر به پای او
بر ما دلت نسوخت ندانم چرا نسوخت
کام تو جست و حاجت خود از خدا نخواست
بیمار تو به هیچ طبیب دوا نخواست
ما را دلت نخواست ندانم چرا نخواست
من خواستم او ولی چه کنم چون خدا نخواست
ما را دلت نخواست ندانم چرا نخواست

حسن دهلوی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.